دنیای امروز

مجله اینترنتی

دنیای امروز

مجله اینترنتی

شعر - دلت را بتکان

دلت را بتکان
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همان جا بماند


فقط از لا به لای اشتباهاتت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت...
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت...
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بیهوده هم بیافتد
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیافتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند...
کافیست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟
حالا این دل جای «او»ست
دعوتش کن
این دل مال «او»ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
 مشتی خاطره و یک «او»...

 خانه تکانی دلت مبارک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد