دنیای امروز

مجله اینترنتی

دنیای امروز

مجله اینترنتی

داستان قسمت آخر حریم سلطان + خلاصه


حریم سلطان (Muhteşem Yüzyıl) نام یک سریال تلویزیونی تاریخی ترک زبان است. داستان سریال بر پایه زندگی سلطان سلیمان قانونی، مشهورترین سلطان امپراتوری عثمانی و خرم سلطان (روکسلانا)، کنیز و برده ای که ملکه شد، نوشته شده است.


در آخرین قسمت فصل اول سریال حریم سلطان سلیمان خارج از قصر ابراهیم در چادری نشسته است. او انگور می خورد و از تماشای مناظر طبیعی لذت می برد و قرار است صدیقه از او پذیرایی کند.
در سه دقیقه آخر حریم سلطان می بینیم که صدیقه در حالی که سینی به دست دارد نزدیک سلطان می شود. روی سینی یک لیوان آب قرار دارد اما زیر آن خنجری در دست صدیقه است. خرم در حالی که راحت الحلقوم زهرآگین را به لئو می خوراند، گریه می کند. سپس صدیقه با قرار دادن خنجر زیر گلوی سلیمان او را به مرگ تهدید می کند.
در قسمت های آخر این سریال سلطان سلیمان می میرد. ابراهیم به دست سلطان سرش بریده می شود. الکساندرا(خرم سلطان) یک دختر دیگر هم بدنیا می آورد. پسرش نیز بزرگ می شود و آماده پادشاهی می شود. همچنین ابراهیم صاحب دو فرزند نیز می شود.بعد از سال ها هم والد سلطان به بیچارگی می افتد.

بر اساس تاریخ آمده است
سلطان سلیمان ماه دوران و مصطفی را به قصر یکی از شهرهای مجاور میفرسته چون طبق سنتهای عثمانی یک شاهزاده پیش از امپراطوری باید در یک شهر کوچک سلطنت کنه البته قصد اصلی سلطان تبعید کردن ماه دورانه اما نمیگه. خرم هم یک پسر که هیچ شش تا به دنیا میاره و اولین زنی میشه که در تاریخ عثمانی رسما با یک پادشاه عثمانی ازدواج میکنه!!!! سلطان هم محمت رو بیشتر از مصطفی دوست داشته که باعث رقابت بین دو برادر میشه. طبق سنتهای عثمانی پسر اول باید سلطنت رو به ارث ببره که همین مسئله خرم رو خیلی نگران میکنه. به هر حال پسر اولش محمت بعد از ده پانزده سالی میمیره. خرم هم مصطفی را تنها مانع سر راه به سلطنت رسیدن پسر خودش میدونه به کمک وزیر دربار که ظاهرا فامیلش بوده دسیسه میکنه و وقتی سلیمان برای یک جنگ رفته از طرفی وزیر به مصطفی میگه برای کمک به پدرت با سپاهت برو از اون طرف به گوش شاه میرسونه که پسرت با لشکرش داره میاد که تو رو بکشه. شاه احمق هم باور میکنه و به محض رسیدن مصطفی اونو میکشه! و اینگونه سلیم پسر خرم سلطان به سلطنت میرسه. ماه دوران هم در شهری که مزار پسرش بوده در فقر شدید زندگی میکنه تا وقتی سلیم به حکومت میرسه و براش حقوق معین میکنه. خرم هم یک سری کارهای خیریه انجام میده و بالاخره وقتی میمیره در جوار مقبره سلطان سلیمان دفن میشه. از اونجایی هم که اهل اوکراین بوده توی اوکراین مجسمه اش رو میسازن که هنوز هم هست و یک مسجد هم به نام اصلی و روسی او بنا می کنند! و اینگونه ظالم به هر آنچه میخواد میرسه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد