یکی از جذابترین بازیهای سینمایی برای طرفداران پر و پا قرص سینما، دنبال کردن فهرست بهترین فیلمهاست.
برترینها: بهترین فیلمها از نظر منتقدان نشریات گوناگون، بهترین فیلمهای سایتاندساوند(که هر دهه فهرستشان به روز میشود و البته در چند دهه اخیر تغییرات خیلی کمی در ده فیلم برتر تاریخ سینمای سایتاندساوند رخ داده است)، بهترین فیلمها از نظر خود سینماگران و غیره. یکی از سایتهای بزرگ و معتبر سینمایی وسط این بازی حرکت جالبی انجام داده است. بهترین فیلمهای قرن بیستویکم را هر سال به روز میکند. برای انتخاب 250 فیلم برتر این 12 سال به نظرسنجیهای متفاوتی رجوع میکند.
آنها این فیلمها را بهترینهای قرن بیستویکم نمیدانند بلکه به آنها لقب تحسینشدهترین فیلمهای این سالها را میدهند. فیلمهای هر سال را برای به روز نگهداشتن این فهرست بررسی میکنند. امسال 2710 فیلم را، که از جهات مختلف برای منتقدان یا تماشاگران مهم بودند، بررسی کردهاند. بخصوص امسال به دلیل اعلام نتایح نظرسنجی بهترینهای سایتاندساوند در سال 2012 این فهرست تغییرات مهمی داشته است چون تکتک نظرات کارگردانان و منتقدان درباره بهترین فیلمهای تاریخ سینما، اگر شامل فیلمهایی از هزاره سوم هم بوده است، در اعلام تحسینشدهترین فیلمهای قرن بیستویکم تاثیر خودش را گذاشته است.
40 فیلم در فهرست امسال نسبت به سال گذشته یا از لیست خارج شدهاند یا تازه وارد صف 250 فیلم تحسینشده این هزاره شدهاند. فیلمسازان مستعدی چون آپیچاتپونگ ویراستاکول، بلا تار، میشاییل هانکه، پدرو کوستا و لوکرسیا مارتل(در میان کارگردانان دیگری که ستاره محسوب میشوند) کسانی هستند که نامشان در فهرست افراد شرکتکننده در نظرسنجی سایتاندساوند بارها تکرار شده است و علاقه منتقدان و سینماگران به آنها در این فهرست بهترینهای هزاره سوم هم منعکس شده است.
از فیلمهای سال گذشته، ده فیلم به فهرست 250 فیلم اضافه شدهاند که یکی از آنها «سیدقیقه نیمهشب» کاترین بیگلوست که بالاترین رده را در فیلمهای سال گذشته دارد. با اختلاف کمی از آن هم «عشق» هانکه در میان فیلمهای 2012 رتبه بعدی را دارد. از میان 250 فیلم تحسینشده هزاره سوم، 62 تای آنها در فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینما هم قرار گرفتهاند که این نشانه خوبی برای قرن بیستویکم است.
کارگردانانی که در این فهرست بیشترین تعداد اثر را دارند عبارتند از: میشاییل هانکه، کوئنتین تارانتینو، مارتین اسکورسیزی، هو هسایو هساین، استیون اسپیلبرگ، ژیا ژانگکه، برادران کوئن، آپیچاتپونگ ویراستاکول، پدرو آلمادووار، پل توماس اندرسون، وس اندرسون، دارن آرنوفسکی، کلر دنیس، کلینت ایستوود، پیتر جکسون، لوکرسیا مارتل، کریستوفر نولان، جعفر پناهی، الکساندر پین، گاس ونسنت و لارس فونتریه.
اگر بخواهیم مقایسهای بین تحسینشدهترین فیلمهای هر سال از ابتدای قرن بیستویکم انجام بدهیم به نتیجه جالبی میرسیم: همه فیلمهای سال 2000 همچنان در فهرست بهترینهای هزاره سوم حضور دارند، دو فیلم به آثار سال 2001 و یکی به 2002 اضافه شده، از فیلمهای سال 2003 و 2004 و 2005 و 2006 به ترتیب 2، 5، 2 و 4 فیلم کم شده است. همه فیلمهای تحسینشده مربوط به سال 2007 همچنان در فهرست نهایی حضور دارند. از 16 فیلم سال 2008، سه فیلم ارزش و اعتبارشان را از دست دادهاند و در میان بهترینهای قرن بیستویکم حضور ندارند اما فیلمهای سالهای 2009 و 2010 همچنان جایگاه خودشان را حفظ کردهاند.
سه فیلم هم به آثار محصول سال 2011 اضافه شدند. حضور سینمای ایران در میان 250 فیلم تحسینشده قرن بیستویکم توسط منتقدان و سینماگران باعث خشنودی است. سال گذشته ایران 4 فیلم در میان بهترین فیلمهای دهه اخیر داشت و امسال با 5 فیلم در این فهرست حضور دارد. عباس کیارستمی با فیلم «ده»(محصول 2002) و «کپی برابر اصل» (2010) در این فهرست حضور دارد. فیلمهایی که البته هرچند فیلمسازشان ایرانی است و بیشتر عوامل تولید اولی هم ایرانی هستند، اما سرمایهگذارشان فرانسوی بوده و درنتیجه به عنوان تولیدات کشور فرانسه در این فهرست حضور دارند.
میشود گفت ارزش و افتخار مشترک استعداد ایرانی و سرمایه فرانسوی است. فیلم «ده» نسبت به سال گذشته صعود چشمگیری داشته است. در حالی که در نظرسنجی سال 2012 رتبه 178 را به دست آورده بود امسال با صد پله ترقی به عنوان 78امین فیلم تحسینشده قرن بیستویکم از میان 250 اثر معرفی شده است. وضعیت «کپی برابر اصل» هم بهتر شده و در رتبه 157 به رتبه 150 صعود کرده است. کیارستمی سرشناسترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران در خارج از کشور است.
هرچند در سالهای اخیر رقیبی مانند اصغر فرهادی پیدا کرده که با فیلم «جدایی نادر از سیمین» و اسکارش تبدیل به مهمترین چهره سینمایی ایران شده است ولی به هر حال کارنامه کلی کیارستمی در جشنوارههای خارجی از همه فیلمسازان ایرانی دیگر پرافتخارتر است. جعفر پناهی پرکارترین فیلمساز ایرانی این فهرست است. سال 2000 فیلم «دایره» را ساخته که سال گذشته رتبه 86 و امسال رتبه 101 را در این فهرست دارد.
«طلای سرخ»(محصول 2003) که هیچگاه در ایران پخش نشد از رتبه 250 سال گذشته به 216 صعود کرده است. پناهی سال 2006 فیلم «آفساید» را با خط محوری ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه آزادی ساخت که سال گذشته 225امین فیلم بود و امسال وضعیتش بهتر شده و فیلم 215ام فهرست است. سال 2011 پناهی که از فعالیت حرفهای در ایران منع شده بود با مجتبی میرتهماسب «این یک فیلم نیست» را ساخت که در اصل شرح احوال فیلمساز بود. جالب است که این فیلم در فهرست بهترینهای قرن 21 سال گذشته حضور نداشت اما امسال از 250 فیلم 230امین اثر این فهرست است.
اصغر فرهادی آخرین فیلمساز ایرانی است که در این 12 سال وارد این فهرست شده است اما بهترین رتبه را برای سینمای ایران به ارمغان آورده است. اول اینکه فیلم او هم مانند فیلمهای جعفر پناهی محصول خود ایران است و نه یک کشور خارجی. «جدایی نادر از سیمین»(محصول 2011) همان سال گذشته در فهرست بهترینهای قرن 21 قرار گرفت با این تفاوت که پارسال فیلم 59ام بود و امسال فیلم 29ام.
باعث خشنودی است که یک فیلم تماما ایرانی جزو 30 فیلم برتر قرن بیستویکم تا به امروز بوده است. البته باید به این نکته توجه کرد که به جز فیلم «جدایی نادر از سیمین» فرهادی که یکی از موفقترین آثار سینمای ایران چه از نظر مخاطبان و منتقدان ایرانی در یک دهه اخیر و چه از نظر سینمادوستان خارجی بوده است، بقیه فیلمها لزوما بهترین آثار سینمای ایران نیستند. اگر همه فیلمهای سینمای ایران دیده میشدند شاید نام ایران در این فهرست خیلی طولتر از اینها میشد. اما به هر حال این 8 فیلم تحسینشدهترین فیلمهای ایران توسط جشنوارهها، سینماگران، منتقدان و مخاطبان خارجی در قرن بیستویکم هستند.
در حال و هوای عشق(وونگ کاروای-2000-هنگکنگ و فرانسه)
از همان سالی که فیلم کاروای وارد فهرست تحسینشدهترین فیلمهای هزاره سوم شد تا به امروز همیشه صدرنشین جدول بوده است. فیلم در هنگکنگ میگذرد، در جهانی سرد ولی رمانتیک شده در اوایل دهه 60. فیلم به غایت زیبای کاروای(بخصوص از لحاط بصری) میتواند حتی به عنوان یک قطعه هنری از لحاظ تکنیکی مورد بررسی قرار گیرد اما در جزییات این یک داستان عاشقانه بین دو آدم تنهای افسرده است که کاروای موفق شده از لحظاتی که در زندگیشان وجود دارد، درام زیبایی خلق کند. لحظات زندهای که تا سالها بعد در ذهنتان باقی خواهد ماند. این فیلم تفسیری رویایی و البته تلخ از روابط انسانی میدهد.
جاده مالهالند(دیوید لینچ-2001- فرانسه و آمریکا)
برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید فیلمنامه شاهکار لینچ درواقع به روز شده طرح یک تله فیلم دو ساعته است که در سال 1999 به شبکه ABC ارائه شد و مسئولان شبکه آن را رد کردند. فیلم لینچ انواع و اقسام خشونتها را نشان میدهد که هر یک از آنها ممکن است منتج به دیگری شود. فیلم به طرز جسورانهای هم خودش را دست میاندازد و هم روی منطق روایی عجیب و غریبش پافشاری میکند. این فیلم عجیب و غریب بعد از «مخمل آبی» قویترین فیلم دیوید لینچ است. جو ارعابآور فیلم، حلول روح یکی در دیگری، جهانهای واهی و خیلی از مولفههای دیگر فیلمهای لینچ اینجا به درخشانترین شیوه ممکن گرد هم آمدهاند.
یی-یی(ادوارد یانگ-2000-تایوان و ژاپن)
فیلم خارقالعاده و جهانی «یی-یی» که توسط یکی از اساتید معاصر کارگردانی تایوان، ادوارد یانگ ساخته شده، فیلم داستان یک خانواده متعلق به طبقه متوسط است که بیش از یک سال است در تایپه زندگی میکنند. فیلم با مراسم ازدواج آغاز میشود و با تشییع جنازه خاتمه مییابد. دوربین یانگ روی تکتک اعضای این خانواده میچرخد. از پدر میانسال گرفته تا پسر نوجوانی که دوست دارد همه وقایع را با دوربینش ثبت کند. فیلمساز ماهرانه و با شفافیت زیاد به اعضای خانواده نزدیک میشود و هر کدام از آنها زندگی را از دریچه نگاه خودشان تشریح میکنند. این فیلم گرم و صمیمی و درخشان یکی از شاهکارهای قرن جدید است.
شهر اشباح(هایائو میازاکی-2001-ژاپن)
این انیمیشن میازاکی یکی از سرزندهترین و بهترین کارهای وی تا به امروز است. تعادل دلنشینی بین سادگی سرگرمکننده (که در نیمی از آثار میازاکی مثل «تورو همسایه من» وجود دارد) و جنبههای گسترده بقیه کارهایش(مثل «قصری در آسمان» یا «شاهزاده مونونوکه») وجود دارد. «شهر اشباح» در هر دو دنیای میازاکی بهترین اثرش است. به عبارت دیگر این اثر فانتزی کاملا از لحاظ فرمی رها و از لحاظ احساسی کاملا به طرز غیرقابل باوری دوستداشتنی است. در این فیلم از بالاترین تکنولوژی انیمیشن استفاده شده است. یک موفقیت بصری تمام عیار، چه در طراحی شخصیتها و چه در جو و اتمسفر فیلم است. داستان شگفتانگیز مخلوقات عجیب و غریب و روحهای سرگردان.
هارمونیهای ورک مایستر(بلا تار-2000-مجارستان، آلمان، فرانسه،سوییس و ایتالیا)
فیلمی که در تعلیق موجود در آن غوطهور میشوید. داستان در دنیای غمانگیز و مهآلود و بیرنگ اما به طرزی انکارناپذیر زیبای یک دهکده روایت میشود. با اتاقهایی که بیشتر به سلول شبیهند و کارگردان فیلم به کمک رماننویس مهجور، لازلو کراژناهورکا، جهانی شگفتانگیز را در فیلمشان به تصویر میکشند. مشخصه اصلی فیلم برداشتهای بلند و طولانی است که اتفاقا با دوربینهای خیلی معمولی گرفته شده است. فیلم هیچ طرح داستانی مشخصی ندارد. و نام فیلم بیشتر از این که به محتوا و مضمون فیلم اشاره داشته باشد نشان دهنده سبک فیلمساز در پیش برد فضاسازیها و دکوپاژهای خارقالعادهاش است. شیوه بلا تار در استفاده از دوربین درست شبیه به شیوه کراژناهورکا در استفاده از جملات است.
پنج فیلم تحسینشده دیگر هزاره سوم
نامهایی که تاکنون خواندید برترین فیلمهای قرن بیستویکم تا به امروز بودند. اما از آنجا که فهرستها معمولا دهتایی است، پنج فیلم دوم را هم به اختصار معرفی میکنیم:
درخت زندگی: به کارگردانی ترنس مالیک که بعد از نمایشاش در جشنواره کن سال 2011 و تحسین منتقدان ناگهان سرعت کار فیلمسازش بالا رفت. مالیکی که هر ده سال یک فیلم میساخت حالا سه پروژه در دست تولید دارد.
خون به پا خواهد شد: پل توماس اندرسون در این فیلم به کمک بازی شگفتانگیز دنیل دیلوییس درباره سرمایهداری و مانیفست تقدیر در اواخر قرن بیستم حرف میزند.
پنهان: فیلم خارقالعاده میشاییل هانکه با بازی ژولیت بینوش و دنیل اوتوی یقه مخاطبش را میچسبد و تا پایان او را در وحشت نگهمیدارد و رهایش نمیکند.
کشتی روسی: فیلم تحسینشده الکساندر سوخوروف مثل حضور در یک مجلس بالماسکه است. شما در قرن بیستویکم شاهد تاریخ روسیه در قرن هجدهم به روایت سینما هستید.
درخشش ابدی یک ذهن بیآلایش: شاهکار بیتردید میشل گوندری حتی قبل از اینکه تا انتهایش بروید و درکش کنید، آنقدر به مخاطبش لذت میدهد که شایسته قرار گرفتن در رتبه دهم این فهرست باشد. گوندری کارگردان فرانسوی که کلیپهای موسیقی میساخت از فیلمنامه فوقالعاده چارلی کافمن اثر قابل تحسینی ساخته است.